خارجی یا اموی؟!
در ایران و همه جوامع اسلامی هرگاه که مباحث و چالش های سیاسی داغ می شود؛ سیاستمداران برای توجیه و اقناع مخاطب خود به تاریخ رجوع می کنند و زمانه خود را منطبق با دوره ای از تاریخ می سازند که سرانجامش دو جبهه حق و باطل رودروی هم قرار گرفته و طبیعتاً سخنران هر جریان خود را نماینده جبهه حق و مخالفش را نماینده جبهه باطل معرفی می کند. اینکه چنین استفاده ای از تاریخ صحیح است یا خیر فرصت دیگری می طلبد اما حداقل می توان انتظار داشت از کسانی که چنین استفاده ای از تاریخ می برند، برای یک بار هم شده تاریخ را ریشه ای و عمیق مطالعه کنند.
خوارج یکی از جریان های سیاسی در صدراسلام هست که بارها در طول تاریخ معاصر ایران مورد توجه اهل سیاست قرار گرفته است؛ اینکه کدام یک از این قیاس های تاریخی خوارج با جریان های سیاسی معاصر به همه نزدیک تر است نیز خود موضوعی که است که نیازمند بازخوانی جریان های سیاسی به صورت مصداقی است...
اما هیچ وقت فکرش را هم نمی کردم در جریان انتخابات شورای شهر مشهد یکی از مسئولین مذهبی شهر گروهی از جوانان متدین و مذهبی شهر را تنها به این دلیل که با روند رسیدن به ائتلاف وحدت در میان اصولگرایان مخالف هستند؛ خوراج خطاب کند! این اتفاق بهانه ای شد تا به تاریخ برگردم ببینم علت اصلی شکل گیری خوراج چه بوده است؟!
عموم مردم خوارج را یک جریان سیاسی تندرو در عصر امام علی(ع) می دانند که بعد از حکمیت، از سخن حق(لاحکم الا لله) اراده باطل داشتند؛ اما این همه تاریخ نیست و نمی توان براساس این تعریف کلی، گروهی را بعد از 1400 سال به آن ها تشبیه کنیم.
قصه شکل گیری واقعی خوارج برخلاف تصوری که عموم نسبت به این جریان سیاسی دارند ربط چندانی به عصر امام علی(ع) ندارد؛ ماجرا برمیگردد به خلافت خلیفه پیشین که اداره جامعه در انحصار خاندان اموی قرار گرفته بود. متاسفانه باید پذیرفت که دوران عثمان، دوره بازگشت به ارزش های جاهلی و مخالفت عملی با سیره پیامبر(ص) و حتی خلفای پیش از خود بود. بارها دلسوزان جامعه اسلامی و مخالفین قومیت گرایی و انحصارطلبی به عثمان و خاندان بنی امیه هشدار دادند اما نتیجه آن هشدارها بایکوت و حذف مخالفان بود. خودخواهی خاندان اموی دشمنی و نزاع را به مخالفان آموخت:
حرقوص بن زهیر یکی از مخالفان انحصارطلبی با بنی امیه بود، که در معرکه قتل عثمان نیز حضور داشت. حرقوص در آن حوادث آموخت که نظرش را تنها با اعتراض و نبرد می تواند برجامعه اعمال کند. وی بعدها یکی از رهبران اصلی خوارج شد.
بزرگوارانی که وحدت خود را مصداق حکومت علوی دانسته و مخالف خویش را خوارج خوانده اند. مواظب باشید که دچار کج فهمی تاریخی نشوید و جامعه مذهبی را به سیاه چال شکاکیت نبرید! خوراج قبل از آنکه علی(ع) را تکفیر کنند عثمان را تکفیر کردند.
یک بار دیگر استدلال مخالفانتان را خوب گوش کنید نکند ائتلاف شما با انحصارگرایی خاندان اموی شبیه باشد!
